اطلاعات تماس

09155122338

تاریخ ازغند

نام شاعر : حسین .م

درس امروز هست تاريخ زمان

باز کن اينک کتاب اي مهربان

خواهم از دوران قبل ترگويمت

از دياري سبز و گوهر گويمت

از زمانيکه شدش ازغند بنا

گِرد تا گِردش کشيدن بهره ها

ساختند ديواري از مردانگي

درميانش سالياني زندگي

بردرِ دروازه اش سنگي سترگ

بسته مي شد تنگ مي امد به خورد

درميان حلقه اي از امن و دين

دست و بازو نان آور بود همين

تاکه روز و روزگاري پيش رفت

آن همه ديوار و پرچين هيچ رفت

هرکسي در خانه اي کم جا و خُورد

با مشقت کودکان گشتند بزرگ

با هنر اميخته گشتند تا که بعد

کودکان را مي کشيدند زير درد

دار قالي هاي پر نقش و نگار

سر برآوردند يکي گشتند هزار

در تمدن ناگهان پيکار شد

نفت آمد شعله ي بازار شد

تا که خواستند شعله اي آبي کنند

برق جنبيد تا که اهل کاري کنند

اين تفاوت ها ميان ساليان

آنقدر بود که جوان گشتش خزان

با تمام اين دگرگوني و گَرد

هرضعيفي چاره اش بود کام مرگ

در حقيقت زندگي دشوار بود

شکر نعمت چاره ي هر کار بود

قلب پاکي پر ز ايمان خدا

داد شهيداني به نسل و روز ما

اين چنين آموختند بر جان ما

سر دهيد در راه ايمان و وفا

حال و اينک دست تقديري چنين

داده فرصت تا که ما گوييم همين

اين ديار سبز در دامان خود

رازها دارد بدانيد کار خود

تا که داريد فرصتي در راه خير

هي نيندوزيد در دامان غير

اين ديار سبز با نامي بزرگ

مي رود از ياد گر گرديم گرگ

فصل پاياني که دارد اين کتاب

گفته است هر چيز برگردد به خاک

فرم ارسال نظر

نام و نام خانوادگی *

شماره تماس

آدرس الکترونیک

دیدگاه شما *